قرارگاه خاتم الانبیا سپاه، عراق را به مدار ژئوپولتیک ایران وارد می کند
نویسنده در این گزارش قرارگاه خاتمالانبياء را در عراق يكي از بزرگترين بازيگران اقتصادي در بازسازي پس از جنگ دانسته و معتقد است که این سازمان با قدرت عظيم خود ميتواند عراق را به درون مدار ژئوپوليتيكي ايران سوق دهد.
به گزارش اشراف،فصلنامه خاورمیانه گزارشی تحت عنوان «تشديد محاصره اقتصادي: مهار برنامه های هستهاي تهران» به قلم "ايلان برمان" را منتشر کرده است.
با ذکر این نکته که محتوای این گزارش مورد تایید سایت اشراف نیست و تنها برای اطلاع مخاطبان از نگاه اندیشکده های غربی منتشر می شود.
***
آيا تحريمها مي توانند قطار هستهاي ايران را از مسير حركت خود خارج سازند؟ افراد بدبين كارآمدي چنين تدابيري را زير سوال برده و ترجيح ميدهند كه از طريق سياست سازش و مصالحه يا مهار با تهران برخورد شود. سايرين نيز با اشاره به پيشينه تاريخي سياست اعمال تحريم براي تغيير رفتار كشورها ادعا ميكنند كه اين سياست به طور مشابه در وادار ساختن روحانيون براي تجديدنظر در برنامه هاي هسته اي ناكام خواهد ماند. براي مثال، تحريمها فقط در يك سوم از 105 مصداق تاريخي موفق بودهاند كه به سال هاي بين جنگ جهاني اول و پايان جنگ سرد برمي گردند. اما همانطور كه سال گذشته شاهد بوديم، تهران احتمالاً يكي از استثنائات اين قانون است – مگر آنكه دولت اوباما (و به طور كلي دول غربي) از ابزارهاي اقتصادي و راهبردي در كوتاه ترين زمان ممكن و به نحو ماهرانه اي به نفع خود سود ببرند.
افزايش فشار
شوراي
امنيت سازمان ملل با توجه به عدم سازش دائمي ايران در خصوص برنامه هسته
اي دور چهارم تحريم ها را تصويب كرد كه در نهايت به اعمال محدوديت و جرائم
اقتصادي عليه تهران گسترش يافت. درست چند هفته بعد از تصويب قطعنامه شوراي
امنيت، كنگره آمريكا قانون جامع تحريم ها، مسئوليت پذيري و منع سرمايه
گذاري در ايران را تصويب كرد كه مشتمل بر يك سري مفاد جديد براي تحريم بخش
نفتي رژيم ايران است. اين اقدامات علاوه بر ساير تدابيري كه متحدان آمريكا
در اروپا و آسيا اتخاذ نمودند– به طور قابل ملاحظه اي هزينه هاي
دولتمردان ايران در خصوص برنامه هستهاي را افزايش دادهاند.
براي
مثال، واردات بنزين ايران به نحو شتاب زدهاي كاهش يافته است، فرآوردهاي
كه شركت هاي خارجي محتاط ارسال آن را به ايران متوقف ساختند. براي كاهش
اثرات اين تحريم، رژيم ايران مجبور شده است تا ظرفيت پالايشگاه هاي خود را
افزايش داده و يارانه سرسام آور محصولات نفتي پالايش شده – با هزينه
اقتصادي و سياسي فراوان – را حذف نمايد. صادرات نفت ايران نيز تحت تاثير
محدوديتهاي بينالمللي به تدريج كاهش يافته زيرا قابليت چهارمين كشور
صادركننده نفت جهان براي عرضه نفت خام به بازارهاي بينالمللي كاملاً تحليل
رفته است. اخيراً چنين به گوش ميرسد كه خط كشتيراني ايران- ايريزل
(IRISL)- به دليل فشارهاي اقتصادي جهاني به رهبري آمريكا با مشكلات جدي دست
به گريبان است، از توقيف چندين فروند كشتي از ميان 170 ناوگان موجود به
دليل بدهي بانكي گرفته تا عدم قدرت خريد بيمه هاي اجباري شخص ثالث.
اثرات
اين فشار اقتصادي بواسطه اجراي چند طرح ابتكاري غيرعادي تشديد يافته است.
از مهمترين آنها ميتوان به ساخت برنامه استاكس نت- نرم افزاري ناشناخته-
اشاره كرد. اعتقاد بر اين است كه اين كرم رايانهاي توسط اسرائيل، آمريكا
يا هر دو كشور ساخته شده است كه از تابستان 2009 به سيستمهاي كنترل
هستهاي ايران حمله كرده و آنها را تخريب نموده است. بنابر گزارش موسه علوم
و امنيت بينالملل، ويروس استاكس نت بين سال هاي 2009 و 2010 موفق گرديد
از ميان 9000 سانتريفوژ غني سازي اورانيوم در تاسيسات نطنز حدود 1000
سانتريفوژ را از كار بياندازد و بدينوسيله باعث به تاخير انداختن موقتي
چرخه هستهاي ايران شده است. ضمناً، اقدامات مخفيانه نيز بر عوامل انساني
برنامه هسته اي ايران بي تاثير نبوده است. ترور دانشمند هستهاي و زخمي
كردن يك دانشمند ديگر طي دو حمله جداگانه در اواخر ماه نوامبر از جمله
مواردي هستند كه رسانههاي گروهي آن را "جنگ مخفي عليه برنامه هستهاي
ايران" ناميدهاند.
به
طور كلي، اعتقاد بر اين است كه اقدامات فوق حركت رو به جلو ايران براي
ساخت تسليحات هستهاي را به تاخير انداخته است. در نتيجه، مقامات آمريكا بر
اين باورند كه جامعه بينالمللي "فرصت اندكي" براي مقابله با ايران بدست
آورده است. هيلاري كلينتون وزير امور خارجه آمريكا اواسط ماه ژانويه در يك
گفتگوي تلويزيوني در امارات متحده عربي گفت: "جديدترين ارزيابيها حاكي از
آنست كه سياست تحريم موثر بوده است. اين تحريمها جمهوري اسلامي ايران را
در مسير جاهطلبيهاي هستهاي با مشكلات بيشتري مواجه ساخته است."
مع
هذا، علي رغم كسب اين موفقيت ها، مدارك موجود نشان ميدهند كه تحريم هاي
بين المللي تا به امروز نتوانستند تغيير محسوسي در محاسبات راهبردي ايران
ايجاد نمايند. از اين جهت، واشنگتن بايد با استفاده از "اهرم هاي"
اقتصادي و راهبردي جديد فشارهاي وارده بر ايران را افزايش دهد. خوشبختانه،
تعدادي از اين عوامل وجود دارند.
در سال هاي اخير، سپاه پاسداران به عنوان نيروي اقتصادي اصلي در داخل
جمهوري اسلامي، بسياري از پروژه هاي ساختماني، صنعتي، حمل و نقل، انرژي و
نيز موسسات تجاري را در اختيار گرفته است كه ارزش آنها بالغ بر چندين
ميليارد دلار است. برآوردها حاكي از آنست كه كل ارزش اين پروژهها در سال
2007 حدود 12 ميليارد دلار بود.
تصميمسازان
واشنگتن از اين حقيقت كاملاً اطلاع دارند. باوجود تحريم اشخاص ايراني كه
بسياري از آنها براي سپاه پاسداران اهميت دارند، واشنگتن هنوز نتوانسته با
طرح هاي ابتكاري خود برخلاف جهت آن حركت نمايد.
مطمئناً
واشنگتن توانايي انجام اين كار را دارد. از جمله مصاديق آن قرارگاه
خاتمالانبياء، همان بازوي سازندگي سپاه پاسداران است. مجموعه عظيمي از 800
شركت كه موجب گرديد تا اين سازمان سايه بلند خود را بر بخش هاي مختلف
اقتصادي در داخل ايران بگستراند. همانگونه كه "مارك دابوويتز" (Mark
Dubowitz) و "امانوئل اوتولنگي" (Emanuele Ottolenghi) از بنياد دفاع از
دموكراسي تشريح كردند: شركت هاي تابعه خاتمالانبياء "به طور كلي حدود
40000 نفر را در استخدام خود دارد و برنده تقريباً 1700 مناقصه دولتي بوده
است از جمله قراردادهاي چندميليارد دلاري در حوزه انرژي البته بدون اينكه
در مناقصه برنده شوند". اين مسئله به معناي آنست كه شركت هاي خارجي كه با
ايران روابط تجاري دارند به احتمال زياد نميتوانند به عنوان شريك تجاري در
كنار سپاه پاسداران قرار گيرند.
وزارت
خزانه داري آمريكا طي دو سال گذشته تلاش كرده است تا با تحريم برخي از
شركت هاي تابعه خاتمالانبياء اين ريسك ها را براي سرمايه گذاران بين
المللي به حداقل برساند تا "با كمك به ساير شركت هاي جهان از روابط تجاري
با اين نهاد جلوگيري به عمل آورند، روابطي كه در نهايت به نفع سپاه
پاسداران و فعاليت هاي خطرناك آن است." اما وزارت خزانه داري آمريكا براي
شركت هايي چندمليتي كه آگاهانه با سپاه پاسداران روابط تجاري دارند، هنوز
جريمه اي تعيين نكرده است. و فعاليت هاي برون مرزي سپاه پاسداران را به
طور جدي هدف نگرفته است – حتي زمانيكه اين فعاليت ها تاثير مستقيمي بر
منافع امنيت ملي آمريكا دارند.